برای هر پروژه ساختمانی، یک برنامه و هدف وجود دارد؛ با این حال، بسیاری از پروژه‌ها با انواع رایج تضاد در مدیریت پروژه مواجه می‌شوند. وظیفه مدیر پروژه جلوگیری یا حل این موانع به سرعت و به طور مؤثر است. توانایی حل تضادها برای یک مدیر پروژه ضروری است. برای حل تضادها، یک مدیر پروژه باید انواع تضاد در مدیریت پروژه را درک کند. 5 نوع تضاد در مدیریت پروژه شامل دیدگاه پروژه، تفاوت‌های گروهی، کمبود ارتباط، رهبری ضعیف و عدم توافق بر سر تضادها است.
در یک پروژه ساختمانی ایده‌آل، همه افراد دیدگاه مشابهی نسبت به پروژه دارند، مانند مشتری یا مدیر پروژه. همه باید به سمت هدف مشترک یعنی رضایت مشتری کار کنند. این نوع تضاد زمانی بوجود می‌آید که کارکنان ایده‌های متفاوتی برای پروژه ساختمانی دارند. مردم همیشه نظرات خود را خواهند داشت. تیم‌ها ممکن است فکر کنند که به مواد اضافی نیاز دارند در حالی که برخی فکر می‌کنند که مواد کافی برای اتمام کار وجود دارد. از 5 نوع تضاد در مدیریت پروژه، تفاوت در دیدگاه پروژه زیاد اتفاق نمی‌افتد، اما می‌تواند در محل ساخت‌وساز مشکلاتی ایجاد کند.
تفاوت‌های گروهی
ساخت‌وساز به همکاری تیمی وابسته است. شما به کارگرانی نیاز دارید که به اندازه کافی آگاه باشند تا قضاوت‌های خود را داشته باشند و برای پروژه همکاری کنند. تفاوت‌های گروهی، یکی از 5 نوع تضاد در مدیریت پروژه، زمانی رخ می‌دهد که دو گروه مختلف از کارگران به دلیل تفاوت‌هایشان به طور مؤثر کار نمی‌کنند. کارگرانی که نمی‌توانند با همکاران خود کنار بیایند، کار ساخت‌وساز را به مراتب دشوارتر از آنچه که باید می‌کند.
کارگران با تفاوت‌های گروهی، جریان پروژه ساخت‌وساز را کند می‌کنند. چه مشکلات ارتباطی وجود داشته باشد یا تفاوت در شخصیت، کارگران باید برای منافع پروژه بر تفاوت‌های خود غلبه کنند. کارگرانی که با هم خوب کنار می‌آیند، به عنوان یک تیم کار می‌کنند و تفاوت‌های خود را کنار می‌گذارند، همیشه پروژه ساختمانی را سریع‌تر و به طور مؤثرتر از کسانی که این کار را نمی‌کنند، به پایان می‌رسانند.
کمبود ارتباط
از 5 نوع تضاد در مدیریت پروژه، کمبود ارتباط می‌تواند برای افرادی که در ساخت‌وساز کار می‌کنند، بیشترین هزینه را داشته باشد. به طور کلی، کمبود ارتباط بیشترین آسیب را به یک پروژه ساختمانی وارد می‌کند. ارائه دستورالعمل‌های غلط یا نامشخص می‌تواند پروژه را به عقب بیندازد. به عنوان یک مدیر پروژه، شما باید با هر کارگر ارتباط برقرار کنید که چه کاری باید انجام شود، کی باید انجام شود و چگونه باید آن را انجام دهند. یک مدیر پروژه که در ارتباط به طور واضح شکست می‌خورد، پروژه را برای شکست آماده می‌کند.
کمبود ارتباط می‌تواند زمان پروژه را به شدت به تأخیر بیندازد و هزینه‌ها را به دنبال داشته باشد. ارتباط با کارگران شما حیاتی است. این امکان را به مدیر پروژه می‌دهد که بر چگونگی پیشرفت پروژه نظارت کند و همچنین دیدگاه‌هایی درباره برخی از مشکلات موجود در محل کار به او می‌دهد.
رهبری ضعیف
به عنوان یک مدیر پروژه، شما باید توانایی رهبری کارگران خود را به سوی یک پروژه کامل داشته باشید. شما باید بتوانید دستورالعمل‌هایی بسیار واضح ارائه دهید و پیشرفت پروژه را نظارت کنید تا مطمئن شوید که همه چیز به خوبی پیش می‌رود. یک مدیر پروژه عالی می‌تواند بهترین عملکرد را از هر کارمندی بگیرد و پروژه را به موقع یا حتی زودتر از زمان مقرر به اتمام برساند. اینها ویژگی‌های یک رهبر بزرگ است، اما چه نوع تضادی زمانی رخ می‌دهد که رهبری ضعیف وجود دارد؟
رهبری ضعیف زمانی رخ می‌دهد که یک مدیر ساخت در سطح مطلوبی عمل نمی‌کند و پیشرفت پروژه را کند می‌کند. زمانی که رهبری ضعیف وجود داشته باشد، مشکلاتی مانند محدودیت‌های زمانی، دستورالعمل‌های نامشخص و سردرگمی درباره نقش‌های کارگران به وجود می‌آید. این مشکلات سرعت پروژه را کاهش می‌دهد و هزینه‌ها را افزایش می‌دهد.
عدم توافق بر سر تضادها
زمانی که در محل ساخت‌وساز تضادهایی وجود دارد، افراد باید با هم کار کنند تا راه‌حل‌های ممکن را پیدا کنند. کار کردن با هم معمولاً تضاد اولیه را حل می‌کند، اما اگر نظرات متفاوتی درباره راه‌حل وجود داشته باشد، تضاد جدیدی می‌تواند به وجود بیاید. این تضاد عدم توافق در مورد اینکه درباره مشکل اولیه چه کار کنیم، است. از 5 نوع تضاد در مدیریت پروژه، عدم توافق در مورد تضادها زیاد اتفاق نمی‌افتد، اما زمانی که این اتفاق بیفتد، می‌تواند پروژه را به مدت معقولی به تأخیر بیندازد. همچنین می‌تواند بین کارگران که بیش از حد درگیر می‌شوند، تنش ایجاد کند. حل این تضاد به سرعت برای منافع پروژه شما ضروری است.
انواع تضاد در مدیریت پروژه
این 5 نوع تضاد در مدیریت پروژه می‌تواند واقعاً به کار ساخت‌وساز شما آسیب بزند. هدف هر مدیر پروژه باید این باشد که پروژه‌ای را بدون هیچ مشکلی به اتمام برساند. در صورتی که چنین مشکلاتی رخ دهد، مدیر پروژه باید به اندازه کافی شایسته باشد تا این مسائل را به سرعت حل کند. جلوگیری از این تضادها کار بر روی یک پروژه ساختمانی را بسیار مؤثرتر می‌کند.
