مطالعات اخیر نشان میدهد که ارتباط ضعیف انسانی یکی از عوامل اصلی شکست یک سوم پروژههای ساخت و ساز است. بیش از نیمی از ریسکهای مربوط به بودجه پروژهها به ارتباطات نامؤثر مرتبط است. وقتی ارتباطات بین همکاران ضعیف میشود، تنها ۳۷٪ از پروژهها به موقع به پایان میرسند و تنها ۵۲٪ از اهداف اولیه خود را محقق میکنند. در مقایسه، پروژههایی که ارتباطات قوی دارند، ۷۱٪ به موقع به پایان میرسند و ۸۰٪ به اهداف خود میرسند.
در عصر مبتنی بر فناوری، عدم تمایل بخش ساخت و ساز به دیجیتالی کردن روشهای ارتباطی خود، مانع پیشرفت است.
پیامدهای ارتباطات ناکافی در ساخت و ساز گسترده و چندوجهی است.
این مسأله از سلامت و ایمنی شروع میشود – که سنگ بنای هر پروژه ساخت و ساز است. عدم ارتباط یا فقدان اطلاعات میتواند تصادفات و حوادث در محل کار را بهطور چشمگیری افزایش دهد. این نه تنها بر رفاه کارکنان تأثیر میگذارد بلکه بر بهرهوری، گردش مالی و هزینههای قانونی نیز تأثیر میگذارد و باعث آسیب مستقیم به پروژه و اعتبار شرکت میشود.
فراتر از ایمنی، سوءتفاهمها و عدم ارتباط واضح موجب استرس، کاهش انگیزه و ایجاد محیطی پر از تعارض و بالا رفتن نرخ ترک شغل و غیبتهای مکرر میشود.
وضوح اهداف، یکی دیگر از قربانیان ارتباطات ضعیف است. وقتی ذینفعان پروژه با یکدیگر همراستا نیستند، به تعارض اهداف و در نهایت، انحراف پروژهها منجر میشود. تأخیرها و کاهش بهرهوری نتایج واضح این وضعیت است. اما بهطور غیرمستقیم، این مسائل به سودآوری پروژهها آسیب میزنند.
هر جنبهای از سوءتفاهم به هزینههای فزاینده تبدیل میشود – خواه مربوط به جبران غیبت کارکنان، رسیدگی به مسائل قانونی، یا اصلاح اشتباهات ناشی از سوءتفاهمات باشد. سوءتفاهمهای ساده میتواند منجر به تهیه مواد یا تجهیزات نادرست شود و هزینههای پروژه را بهطور غیرضروری افزایش دهد.
در نهایت، اعتبار سازمان آسیب میبیند، بر تصویر یک شرکت خدشه وارد می کند و بر توانایی آن در جذب پروژههای آینده تأثیر می گذارد.
در صنعت ساخت و ساز، ارتباطات مؤثر اغلب با چندین مانع روبرو میشود. درک این موانع برای تدوین استراتژیهای مناسب به منظور غلبه بر آنها حیاتی است:
نیروی کار بزرگ و متنوع
سایتهای ساخت و ساز مراکز پرمشغلهای هستند با ترکیبی از کارکنان تماموقت، نیمهوقت و موقت، پیمانکاران و زیرپیمانکاران. هر گروه نقشها، مسئولیتها و سطوح تجربه مختلفی دارد. در چنین محیطی، احتمال گم شدن یا تحریف پیامها وجود دارد و این منجر به ارتباطات ناهماهنگ در سراسر پروژه میشود.
در صنعت ساخت و ساز، ارتباطات مؤثر با چالشهای قابل توجهی مواجه است، بهویژه زمانی که مدیریت ارشد از واقعیتهای موجود در محل پروژه دور است. این فاصله اغلب منجر به شکاف در درک چالشهای روزانه تیمهای در محل میشود و در نتیجه:
تأخیر در انتقال تصمیمات حیاتی و سوءتفاهمهایی که میتوانند بر کارایی پروژه و ایمنی کارگران تأثیر بگذارند.
استفاده از زبان پیچیده و پر از اصطلاحات فنی در ارتباطات پروژه:
اصطلاحات بیش از حد فنی میتواند اغلب برای کارگران در محل گیجکننده باشد و منجر به تفسیرهای نادرست، بهویژه در زمینههای حیاتی مانند پروتکلهای ایمنی و بهداشت شود.
سوءتفاهمهای ناشی از موانع زبانی نه تنها خطراتی برای ایمنی افرادی که به زبان مادریشان مسلط نیستند به وجود میآورد؛ بلکه میتواند بهطور ناخواسته محیط کار را به فضایی مستعد تبعیض و آزار و اذیت تبدیل کند.
مدیریت مؤثر این تنوع، از طریق ارتباطات واضح، مختصر و قابل دسترس، برای حفظ یک محیط کار امن، فراگیر و تولیدی ضروری است.
صنعت ساخت و ساز به رویکردی دقیق نیاز دارد که:
ارتباط مؤثر در صنعت ساخت و ساز باید از سطح رهبری آغاز شود. مدیران و ناظران نقش کلیدی در تعیین لحن برای شیوههای ارتباطی باز و مؤثر دارند. با گوش دادن فعال و پاسخ به کارکنان، رهبران نه تنها استانداردی را تعیین میکنند؛ بلکه فرهنگ سازمانی مبتنی بر گفتوگوی آزاد را پرورش میدهند. این رویکرد اعتماد و شفافیت را در سرتاسر سازمان میسازد.
کلید این فرآیند ایجاد کانالهای ارتباطی رسمی است. این کانالها حیاتی هستند زیرا:
با این حال، تنوع پروژههای ساخت و ساز نیاز به روشهای ارتباطی متناسب دارد. چه از طریق گفتگوهای مستقیم، ایمیلها، نشانههای بصری یا گفتگوهای جعبه ابزار، انتخاب روش مناسب برای درک واضح و اقدام مؤثر ضروری است.
در کنار این روشها، انتقال پیامها با وضوح و اختصار بسیار مهم است. این امر بهویژه برای ارتباطات حیاتی مانند روشهای ایمنی و اهداف پروژه صدق میکند. ابهام در این زمینهها میتواند منجر به سوءتفاهمهایی با پیامدهای بالقوه جدی شود.
بعد دیگر ارتباط مؤثر، اطمینان از دسترسی به اطلاعات است. این شامل:
با بافتن این عناصر به استراتژیهای ارتباطی، شرکتهای ساخت و ساز میتوانند بر موانع رایج غلبه کنند و محیطهای پروژهای کارآمدتر، ایمنتر و فراگیرتر را تضمین کنند.
آینده ارتباطات در ساخت و ساز
صنعت ساخت و ساز در آستانه ورود به دورهای دیجیتالی قرار دارد که با ویژگیهای زیر مشخص میشود:
این پیشرفتهای فناوری قرار است نحوه جریان اطلاعات را تغییر دهد و همگامسازی بیوقفه میان همه ذینفعان را تضمین کند.
با این حال، چالش تنها به پذیرش این فناوریها محدود نمیشود. یک تغییر فرهنگی بزرگ در پیش است که نیازمند تغییر از شیوههای ارتباطی محصور و جدا به روشهای جامعتر و همکاریپذیرتر است. این تغییر نیازمند:
با گرایش صنعت به سوی پایداری و شیوههای ساخت سبز، استراتژیهای ارتباطی نیز باید تکامل یابند. این تکامل احتمالاً بر روی:
نتیجهگیری